هر چی بخای

بهترین و جالبترین مطالبی که تا حالا نشنیدید

هر چی بخای

بهترین و جالبترین مطالبی که تا حالا نشنیدید

یک تمثیل زیبا....خودم حض بردم

جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۶ ب.ظ

یک روز صبح با صداى استارت ماشینى از خواب بیدار شدم. استارت مداوم بود و جرقه ‏ها زیاد و مایع قابل احتراق؛ اما با این وصف حرکتى نبود و پیشرفتى نبود.

من به یاد جرقه ‏هایى افتادم که در زندگى خودم مدام سر مى ‏کشیدند. و به یاد استعدادهایى افتادم که قابل سوختن بودند. و به یاد رکود و توقفى افتادم که با این همه جرقه و استعداد گریبان‏ گیرم بوده است.

در این فکر رفتم که ببینم نقص از کجاست که شنیدم راننده مى ‏گوید باید هلش داد. هوا برداشته است. و همین جواب من بود.

هنگامى که هواها وجود مرا در بر مى ‏گیرند و دلم را هوا بر مى دارد، دیگر جرقه‏ ها برایم کارى نمى‏ کنند و اگر مى ‏خواهم به راه بیافتم باید هلم بدهند و ضربه ‏ام بزنند و راهم بیندازند تا آن همه استعداد راکد نماند

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۰۵
مجتبی .......

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی